نمیدونم

عنوانش: دردل های نگفته من با داداشم(با داداش فرق داره هنوز کلمه ای براش اختراع نشده)

نمیدونم

عنوانش: دردل های نگفته من با داداشم(با داداش فرق داره هنوز کلمه ای براش اختراع نشده)

۲۶

۱۹:۵۷ سه شنبه میخوام از خیابون رد شم سمت چپو نگاه کردم،  حالا اون وسط وایسادم یه صدایی از گوشیم میاد، اس ام اسه میخوام بخونم مثل همیشه، سمت راستو نگاه کنم و این خیابونم تموم شه... اما... 

مثل همیشه نیست وسط اون همه ماشین خشکم میزنه، آخه ... 

 

خداوندا خواهری دارم که روزگار فرصت دیدارش را به من نداده است، اما تو خود میدانی که یادش در دلم جاوید است، خواهری که رسمش معرفت، کردارش جلای روی و یادش صفای دل است، پس آنگاه که دست نیاز سوی تو بر می آورد، پر کن دستش را از آنچه که در مرام خدایی توست 

 

نتونستم سمت راستو نگاه کنم اشکم چکید روی گوشیم به خودم اومدم 

وای خدایا میتونم داد بزنم بخندم جلوی همه گریه کنم  

من الان می تونم همه کار بکنم همه کار... 

خدایا دوست دارم، داداش دوست دارم... 

300،200متری که همیشه پر از خستگی طی میشد تا به تاکسی برسم حالا مسیری شده که قلبم آرامش میگیره ب همین سادگی

۲۵

رابطه آدما کلا معادله شده
استثنا هم نداره

قرار میزارن که همو دوست داشته باشن
از ین مسخره تر؟

۲۴

از آخرین پستی که گذاشتم  

نمیدونم چند روز گذشته  

فقط میدونم از هرشب آروم گریه کردم تا دو سه .. 

حتی وقتایی که باهات میخندیدم  تو فکر میکردی دیگه خوبم

اینارو اینجا میگم چون اینجارو یادت رفته  

اما نمیگم که فک کنی بد بودیا  

نه تو خوبی انقد خوبی که عهد کردم اگه هرشبم اشکه هرشبو نگم 

آخه چقدر غم؟ حقت این نیست. 

بعدشم تازه از اون ور باید هی به خودم بگم لعنت به تو که دلشو شور میندازی. 

 

اینارو ولش کن.. 

بابت اشکای آروم عصبانی بودم  

دلم تنگ شده بود که صدای هق هق گریمو خودم بشنوم  

صورتم پر اشک بشه دماقم قرمزو پاهام نا نداشته باشه و زانو بزنم اشکام فرشو خیس کنه بعدشم یه جفت چشم گود رفته و یه سردرد حسابی بگیرم . 

 آخجون الان دارم میرم تو مرحله سردردش...

 

اینا نوشته های یه افسرده که که درمون نداره نیست 

بالاخره صدای منم اون بالا میرسه خوب میشم 

نه که الان نرسیده، رسیده  

حتما وقتش نیست. 

شکرت خدا .

۲۳

سلام   

ببینم خدا من تمام این مدت باهات فارسی حرف زدم ؟؟ 

hey god ... can  u speak english???? 

آهان ترکی بگم؟  

اه خوب من ترکی بیلمیرم ها  

al atmakh

help  

کمک 

beistand 

לעזור 

ayuda 

幫助  

 

خوب خدا من که میدونم  همشو بلدی  

خودتو نزن به اون راه  

تو خدایی همه جا هستی تو که هی نباید بری کوچه علی چپ 

کوچه علی چپ جای منه آخه خیلی وقتا یه کارایی میکنم خودمو میزنم به اون کوچه 

تو که میدونی اینجاس که بهت چشمک میزنم باید بگی خیلی پر رویی دختر 

خوب حداقل بزن زمین مگه نمیبینی ناشکری میکنم؟ 

من کمک میخواااام م م م م م  

دوست دارم (خدا)

۲۲

تا بوده همین بوده! 

داداشا عادت دارن  

ما خواهرام عادت داریم 

حتی من