نمیدونم

عنوانش: دردل های نگفته من با داداشم(با داداش فرق داره هنوز کلمه ای براش اختراع نشده)

نمیدونم

عنوانش: دردل های نگفته من با داداشم(با داداش فرق داره هنوز کلمه ای براش اختراع نشده)

۱۲

آدم گاهی بلد می شود حتی آرام و بی صدا تلفن را در حالی قطع کند

که هنوز زمزمه ی دور او را می شنود ،

فقط برای آن که نگوید خداحافظ ...

فقط برای اینکه دل کندن از اینکه هست سخت تر نشود

۱۱

ساکت میشم
هر روزم ساکت تر میشم
حرفام جمع میشه تو چشمام
وقتی که تنهام چشمام زیاد حرف میزنن
به سقف نگاه میکنم
از خودم میترسم.

 

۱۰

من اینجا یه دنیا تنهام امکان نداره یادت بیفته

با توام ها با تو خود تو

۹

حرف موند تو دلم  

فقط حرف از تو تو دلم نمیموند این اولیشه 

آی ی ی ی ی با توام کری  

آره دارم داد میزنم دارم گریه میکنم داد میزنم . 

اگه نزاری بگم به خدا تا ابد اینجوری میمونم  

به خدا خفه میشم   

نیا بهم بگو بیا حرف بزن یه کاری کن خودم بیام 

توروخدا

۸

دلم یک کوچ می خواهد....

                              بی مقصد....!

                                       بی بازگشت.....!